به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

قله ی خوشبختی

تو چنگ ابرای بهار افتادم و در نمیام
چشمامو سرزنش نکن، از پسشون برنمیام

پیر شدم تو این قفس، یکم بهم نفس بده
رحم و مروتت کجاست، جوونیامو پس بده

فکر نمی کردم بذاری زار و زمینگیر بشم
فکر نمی کردم که یه روز این جوری تحقیر بشم

اون همه که دلم برات به آب و آتیش زده بود
حتی اگه سنگ بودی، دلت به رحم اومده بود

دلش نخواست و نمی خواد یه روز به حرفام برسه
شاید می خواد رقیب من به آرزوهام برسه

پسند من تو هستی که این همه بخت من سیاست
دلبر خودپسند من قله ی خوشبختی کجاست

ازت می خواستم بمونی، بهت می گفتم که نری
این روزا نیستی اما باز، به پات می افتم که نری

تو فکرتم اما دلم
هی میگه فکرشم نکن
یه کم به فکر تو نبود
پس دیگه فکرشم نکن

فکر نمی کردم بذاری زار و زمینگیر بشم
فکر نمی کردم که یه روز این جوری تحقیر بشم

اون همه که دلم برات به آب و آتیش زده بود
حتی اگه سنگ بودی، دلت به رحم اومده بود

بهت میگفتم که نری...
بهت میگفتم که نری...

ازت می خواستم بمونی، بهت می گفتم که نری
این روزا نیستی اما باز، به پات می افتم که نری


 

نظرات 1 + ارسال نظر
هاوار 1 فروردین 1390 ساعت 12:34 ب.ظ

تق تق با اجازه سلام وبلاگ ساده ارام مرموز و ساکتیه خوبه خوبهموفق باشین


مرسی
سال نو مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد