به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

گل و خار

وقتی که باز صدای آب / می پیچه توی کوچه‌ها
پُر میشه از عطر گل ها / انگار تمومِ دنیا

میشکُفه غنچه گلی / در آرزوی زندگی
براش همین کافیه که / بهش بگن تو خوشکلی!

نگاهِ گل به آسمون / یه دَم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست/ دلش رو یک نفس نَبَست

چی شد؟! / چرا این راه ، به سراب است ؟!
این همه، خام و سست و خراب است…

یه روز یکی دید گلَ رو/خواست بچینه تاج سرُ
تیزی تیغ ها رو که دید/ عقلش بهش گفت که نرو

گُلِ به خار گفت که چرا ؟! /نمیشی از من ، تو جدا…
برو میخوام تنها باشم / تو خیلی زشتی به خدا!

یه صبح سرد خیلی زود / بوته خار اونجا نبود
با همه عشقی که داشت / با دلی که شکسته بود

چشمای گل یه وقتی دید / که دستی اونو از شاخه چید
نگاهِ گل هر جا که گشت / بوته خاری رو ندید!

چی شد؟! / چرا این راه به سراب است ؟!
این همه/ خام و سست و خراب است …!

نظرات 2 + ارسال نظر
وحید 8 اردیبهشت 1392 ساعت 11:27 ب.ظ

ترانه رو از شهرام شکوهی شنیدم و لذت بردم متن بسیار زیبا و توصیف بسیار دقیقش منو آورد تو وبلاگ شما از سراینده این متن سپاسگذارم

وحید 8 اردیبهشت 1392 ساعت 11:33 ب.ظ

از سراینده این شعر سپاسگذارم سیار نغز و شیوا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد