بعضی وقتا اتفاقایی می افته که حتی فکرش رو هم نمیکنیم ولی سر نوشت ما رو رقم میزنن
وقتی چشمام از اشک خیس بود شب پیش و داشتم دلتنگی هامو واسه خدا می نوشتم یه جمله که نمیدونم چی شد که نوشتم اون رو من و به خودم اورد جمله ای که یه دوست مهربون داخل یه نامه بی نشون واسم نوشته بود و یه شعر قشنگ
برگرد به من مثل پرنده ای که درختشو پیدا کنه
و باز دیدم که تنها نیستم........
سلام دوست عزیز.
امیدوارم که در پناه خق هیچ وقت تنها نباشید.
به کلبه ی من هم سری بزنید.
با تبادل لینک موافقید؟
elahiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
khanoom joooooooooooooon