اینجا تنها جایی هست که حرفامو واسه تو مینویسم ...
واسه تویی که همیشه هستی و نمیدونم چرا خیلی وقتا به حرفام گوش نمیدی و یا این که میشنوی و نمیخوای بفهمم که همه حرفامو میدونی....
تویی که این دل کوچولو رو به من دادی تا طاقت غمهای دیگران رو نداشته باشم و بشم سنگ صبور همه و خودم یه شنونده نداشته باشم ....
کسی باشم که همه وقتی غمگین و دل تنگ میشن بیان سراغم و شادیهاشون واسه دیگران باشه....
گله نمیکنم از تو .........
چون تو تنها کسی هستی که بی هیچ چشم داشتی به حرفام گوش میدی و نمیخوام از دست بدم تو رو
نمی خوام از تو یکی دور شم ....
این روزا خیلی غمگینم و نمی خوام کسی رو ناراحت کنم ولی نمیدونم چرا همیشه همه چی رو خراب میکنم ....
دلتنگ ترین ادم این زمین خاکیت شدم و هنوز هم کسی رو پیدا نکردم که بتونم حرفای دلم رو بزنم یعنی واقعا کسی پیدا میشه که بفهمه حرفای دلم رو ....
همه یه جورایی دنبال اینن که درد دلاشون رو بگن و برن ....
حال و حوصله شنیدن حرفای این دل سنگین من رو ندارن که واسه چی غمشون رو بیشتر کنم..
بی خیال....
وقتی تو رو دارم دیگه این ادما رو میخوام واسه چی....
این روزا به خاطر علاقه بیش از حدم به یه دوست خیلی رنجوندمش
فقط واسه ااین که نمی خواستم احساس و دل مهربونش مال کس دیگه ای باشه
حرفای بدی زدم که اصلا باورشون نداشتم
و اون رنجید و حالا شدم بد ترین دختر دنیاش
یه وقتی میگفت من بهترین دوستشم تا یه شب قصری که ساخته بودم توی اقیانوس خیالم با یه صدا و یه لرزش فرو ریخت
و حالا منم که به خاطر گفتن یه حرفایی بدترین ادم این زمینم
نمیدونم ....شاید حق با اون باشه و منم که مشکل سازم
شاید توی این ارتباط چیزی کم گذاشتم که نمی تونم دوست خوبی باشم و همیشه یکی باید در کنارم قرار بگیره و به خاطر این فاصله مزخرف همه احساسم با یه صدا تقسیم شه
واقعا اگه بخوام منطقی فکر کنم من فقط یه صدا هستم
یه صدا........... که اگه نباشم هم زیاد مهم نیست
چه فرقی به حال اون داره
وقتی میتونه یه کس دیگه داشته باشه که براش حرف بزنه و بخنده در کنارش
مگه ما ادما چه فرقی داریم با هم ...
هیچی........
فقط
اخرین سنگر سکوته
خیلی حرفا گفتنی نیست
اخرین سنگر سکوته
سکوت سکوت
و باز هم سکوت
خیلی وقتا سکوت بهترین کاره ولی گاهی همه چیزو از بین میبره و خراب میکنه.بذار تو این سنگر عقلت بیشتر حکم کنه تا احساست
وبلاگ قشنگی داری عزیزم:-)