وقتی میخوام بگم ولی انگاری که لبهام به هم دوخته میشن
اشکام خود به خود جاری میشن وجز شونه های امن تو جایی نیست که بتونم راحت گریه کنم
دلم گرفته
دوباره هوای تو رو داره
چشمای خیسم واسه ی دیدنت بیقراره
این راه دور هم خبر از دل من که نداره
آروم ندارم
یه نشونه میخوام واسه قلبم.....
در امتحان عشق
من مانده ام ویک برگه سفید!!
یک دنیا حرف ناگفتنی...
ویک بغل تنهایی ودلتنگی...
درددل من در این کاغذ کوچک جانمیشود!
در این سکوت بغض آلود...
قطره کوچکی هوس سرسره بازی میکند!
وبرگه سفیدم
عاشقانه قطره را در آغوش می کشد!
عشق تو نوشتنی نیست...
در برگه ام کنارآن قطره
یک قلب کوچک می کشم!
وقت تمام است .
برگه ها بالا...
بر ما سالی گذشت
بر زمین گردشی
و بر روزگار حکایتی...
امید که ان کهنه
رفته باشد به نیکویی ....
و این نو
همی اید به شادی....
سال نو مبارک
داره تموم میشه
ولی سال خوبی بود
خیلی خاطره های خوب داشتم
با این که چند تا اتفاق خیلی بد هم افتاد
ولی حالا میبینم که بزرگ شدم
دیگه مثل قبل مشکلات کوچولو از پا در نمیاره منو
یه شروع جدید
یه سال جدید
سالی که می تونه سرنوشت ساز باشه
درست مثل این سال که تموم شد
اگر بخوام یکی از بهترین روزهای امسال رو بگم میگم 6 ابان اخه هم تولد بهترین دوستم توی اون روز بود هم این که خودم یه تصمیم بزرگ واسه زندگیم گرفتم که تونستم به خواسته هام برسم
و بد ترین روز
شاید چند هفته ازش بگذره ولی هرگز از ذهن من پاک نمیشه
تمام خاطرات 4 سال لیسانس رو در کنار دختری گذروندم که حالا دیگه بین ما نیست
ولی محاله روزی برسه که مینا مریمش رو فراموش کنه
خدایا از این که به من فرصت دادی تا توی این سال خیلی از اشتباهاتم رو جبران کنم ممنونم
و اگه باز هم فرصتی داشته باشم نهایت سعی خودم رو میکنم که بهترین باشم
پیشاپیش یه سال پر از شادی برای همه شما دوستای خوبم میخوام از خدا جونمون
گاهی کسایی که انتظار نداریم بیش از اندازه شادمون میکنن
و گاهی
اونایی که واقعا منتظرشون هستیم نا امیدمون میکنن
درست مثل امروز
همه کسایی که انتظار نداشتم کنارم بودن
و اونی که منتظرش بودم فراموش کرده که امروز چه روزی هست
واسه همین تصمیم گرفتم دیگه هیچ وقت انتظار ی ازش نداشته باشم
اینم کیک تولد مینا
امسال به خاطر حضور دایی جونم مهمونی تولدم چند روز قبل بود
به هر حال
تولدم مبارک
مگه نه؟