-
یه عاشق/ابی
8 فروردین 1390 20:33
یه عاشق چیزی جز عشق تو سرش نیست یه عاشق فکر سود و ضررش نیست همه خوب و بد قصه شو میخواد یه عاشق نگرون آخرش نیست یه عاشق مثل من مبهوت یاره دلش تو سینه دایم بی قراره یه عاشق مثل من خوشبخته با عشق کنارت راضیه از هرچی داره از عشق تو بی تابم از عشق تو مجنونم ناشکری نکن عشقم ناشکری نکن جونم از عشق تو بی تابم از عشق تو مجنونم...
-
سال نو مبارک
1 فروردین 1390 12:09
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام بادت اندر شهریاری( زندگانی) بر قرار و بر دوام
-
به تماشای رقص زیبای تو نشسته ایم عروس سرخ پوش
28 اسفند 1389 19:53
-
حرکت با نسیم بهاری
27 اسفند 1389 10:19
از سال جدید یه حال و هوای جدید به بلاگ میدم امیدوارم همه شما دوستای خوبم به من کمک کنین اخه دنیای من داره عوض میشه
-
قمیشی و دنیای جدید من
27 اسفند 1389 10:16
خیلی ممنون ... ترانه سرا : محسن شیرالی تنظیم : مسعود فولادی ... خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی منو به محبت دو روزه مهمون کردی همه عالم می دونستن که بری میمیرم اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم خیلی ممنون...
-
باز هم قمیشی ....
27 اسفند 1389 10:14
بی خیال ... ترانه سرا : صفا لطفی تنظیم : نیما وارسته ... اشکایی که بی هوا روگونه هام میریزه قلبی که از همه خاطره هات لبریزه دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده بیخیال قلبی که این همه تنها مونده آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه واسه تو فرقی نداره دل من چه...
-
تبریک
26 اسفند 1389 19:40
به تو تبریک میگم، که به تو باختم و زیر پا له کردم دل خودساخته مو به تو تبریک میگم، که دلم پیش تو بود که تموم زندگیم توی آتیش تو بود، توی آتیش تو بود مگه چی خواستم ازت، به جز عاشق بودن که چشام برای تو آینه ی دق بودن بگو چی کم داشتم که بریدی از دلم به کدوم مقصودت نرسیدی از دلم، نرسیدی از دلم به تو تبریک میگم که بیخودی...
-
قله ی خوشبختی
25 اسفند 1389 12:58
تو چنگ ابرای بهار افتادم و در نمیام چشمامو سرزنش نکن، از پسشون برنمیام پیر شدم تو این قفس، یکم بهم نفس بده رحم و مروتت کجاست، جوونیامو پس بده فکر نمی کردم بذاری زار و زمینگیر بشم فکر نمی کردم که یه روز این جوری تحقیر بشم اون همه که دلم برات به آب و آتیش زده بود حتی اگه سنگ بودی، دلت به رحم اومده بود دلش نخواست و نمی...
-
اتاق یخ زده
14 اسفند 1389 11:53
یه بوم خالی و سفید توی اتاق یخ زده جلوش یه مشت رنگ سیاه با یکی که حالش بده دراز شدم کف اتاق پنجره ها تا ته بازن تو دنیایی که من توشم خرسا به موشا می بازن میرم سراغ بوم و رنگ شروع میشه دوباره جنگ من و قلمو باهمیم میون این اتاق تنگ اول صداتو می کشم بعد میرسم به خندهات حقه هاتم رو می کنم بعد وا می مونم تو نگات دوتا...
-
هنوزم میگم ابر ی بودن بهتره
13 اسفند 1389 12:07
آخر راه اومدن با روزگار گره کوریه که بخت منه که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگی سخت منه شاید این زخمی که تو خوردم و از حرارتش زبونه میکشم یا تموم بی کسی هامو همش فقط از دست زمونه میکشم بگو بازم هوامو داریو مثل همه منو تنها نمیزاری بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری بگو...
-
دیگه تموم شد
10 اسفند 1389 09:43
خیلی سعی کردم که به عنوان همسر به مردی که دوست نداشتم نگاه کنم ولی نتونستم تحملش کنم حالا دوباره آزادم آزاد و رها از همه تشویش هایی که به خاطرش داشتم نمیدونم چی شد که همه چیز درست قبل از نامزدی به هم خورد اما میدونم که خیلی خوشحالم که دیگه نمیبینمش و مجبور نیستم با اون حرف بزنم
-
تا وقتی که باید با عقل تصمیم گرفت
9 اسفند 1389 18:47
حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم قلب من می گه که هستی اما چشمام می گه نیستی خیلی سخته باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی بگو که هنوز چشاتو رو به عشق من نبستی چشم من می گه تو رفتی اما قلبم می گه هستی مگه میشه تو نباشی تو مثه...
-
..........از خودم متنفرم
27 بهمن 1389 18:31
خدایا خدا جونم میشنوی صدامو میبینی اشکامو اخه چرا چرا ؟ کاش جوابمو میدادی دلم گرفته دلم از خودم گرفته چرا باید به کسی که ارزو دارم کنارم بمونه بگم که باید برم وقتی با تمام وجود میخوام پیشم بمونه بگو به من جواب بده بگووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا اخه...
-
مسافر
11 بهمن 1389 10:05
تو میخوای بری حالا اینو میدونم، ترانه هامو به یاد تو میخونم بارون میباره تو قاب چشمام، میخوام بدونی حالا من خیلی تنهام بی تو دلم بهونه گیره، اگه نباشی بدون تو میمیره قلب ساده من باور نداره، اون که عاشقش بود بره تنهاش بذاره بی تو میمیرم ای عشق خوب و نازم، بدون تو نمیتونم دنیامو بسازم بی تو میخونم هرشب با...
-
غریبه
26 دی 1389 10:43
کی میتونه بعد از تو محرم رازه من بشه کی میتونه بعد از تو همه نیازه من بشه کی جاتو میگیره و درد دلامو گوش میده کی دیوونه کردنو مثل چشمات خوب بلده بعضی وقتا میامو یواشکی میبینمت وقتی که غنچه بودی خودم باید میچیدمت کی به جای من برات شبا لالای میخونه شنیدم اون غریبه قدر تورو نمیدونه غریبه تورو خدا عشقمو اذیت نکنی قول...
-
اعتراف
24 آذر 1389 10:33
دو سه روزه که مات و بی اراده م یه چیزی فکرمو مشغول کرده همین عشقی که درگیرت نباشم منو نسبت به تو مسئول کرده از اون رابطه ی معمولی ما چه عشقی سرگرفت تو روزگارم دو سه روزه که بعد از این همه سال واسه تو ادعای عشق دارم نمی بینی دارم جون میدم اینجا نمی دونی به تو محتاجم اینجا چقد راحت منو وابسته کردی دارم دیوونه میشم کم کم...
-
مشق خواستن
10 آذر 1389 10:49
نبینی رنگ غصه رو، خسته فصل بی صله تجسم سخاوتی، تو انتهای فاصله مشق قدیم خواستنی، عزیز سطر به سطر من تو فصل آوار غمم، رخت غریبگی بکَن نبینی رنگ غصه رو نبینی رنگ غصه رو ستاره بخت منی، تو این شبای لعنتی بیا به جشن عاشقی، نگو نمونده فرصتی مجال یه ترانه شو که مرگو آواره کنه رشته رخوت دلو شعر تو صد پاره کنه نبینی رنگ غصه رو...
-
نمی دونم
6 آذر 1389 10:14
از این زندگی خالی منو ببر به اون سالی که تو اسممو پرسیدی به روزی که منو دیدی به پله های خاموشی که با من روبرو میشی یه جور زل بزن انگاری نمیشه چشم برداری منو ببر به دنیامو به اون روزا که می خوامو به اون شبا که خندونم که تقدیرو نمی دونم به اون شبا که خندونم که تقدیرو نمی دونم از این اشکی که می لرزه منو ببر به اون لحظه...
-
خیلی دوست دارم این شعر رو (مرسی عزیزم)
5 آذر 1389 12:36
تو مث نم نم بارون و من اون خشکی خاکم که اگه یه روز نباشی، میدونی که من هلاکم یه چراغ پر فروغی، واسه تاریکی شبهام با تو ظلمت نمیمونه، عشق من بمون که تنهام میشه با ناز نگاهت، غصه ها رو دربدر کرد میشه از عشق تو خوندو همه دنیا رو خبر کرد با تو احساس من انگار داره کم کم جون میگیره داره کم کم واسه چشمات دل عاشقم میمیره با...
-
دلتنگی همیشگی من برای تو
15 آبان 1389 09:54
معطر از بوی تنت دو سوی عشق را می پایم زیر بارانی که آشفته می کند زلف را در تدارک رقص. اینجا منم منم که پیراهنم را هیچ سوگی سیاه نمی کند وقتی که روزان تلخ را با شانه های تو می گذرانم تنها زیر باران و آشفته ی عشق که می شوم می فهمم در کوچه ی گنجشک و سنگ مرغان عاشق چه قلب ملتهبی دارند دلتنگم برای چشمان زیبایت برای لبخند...
-
تبریکی دوباره به دوستی عزیز برای مینا
6 آبان 1389 09:43
سال پیش می خواستم اولین و اخرین کسی باشم که تولدت رو با تو جشن میگیرم به خاطر همین به تعداد شمع هایی که باید روی کیک تولدت می ایستاد از یه هفته قبل بهت تبریک گفتم تا اون روز یعنی یه روزی مثل امروز ولی امسال حتی اگه می خواستم هم نمیتونستم یه کار فوق العاده انجام بدم تا تو بهترین لحظه ها رو کنار من داشته باشی معذرت...
-
خاطرات
1 مهر 1389 21:40
باز در چهره خاموش خیال خنده زد چشم گناه آموزت باز من ماندم و در غربت دل حسرت بوسه هستی سوزت باز من ماندم و یک مشت هوس باز من ماندم و یک مشت امید یاد آن پرتو سوزنده عشق که ز چشمت به دل من تابید باز در خلوت من دست خیال صورت شاد ترا نقش نمود بر لبانت هوس مستی ریخت در نگاهت عطش طوفان بود یاد آن شب که ترا دیدم و گفت دل من...
-
دلتنگ تر از همیشه
29 شهریور 1389 21:58
شاید یه روزی این شعر رو که امشب نوشتم توی دفتر اشعارم کامل کنم ولی حالا اول راه ایستادم کوله بارم تهی از نور تهی از عشق من همه مست خیالم با تو مست از تاریکی مست از عشق نهانی که به دارم اویخت و دوباره تنها باز هم اول راه ....
-
سخت ترین دیدار....
29 شهریور 1389 08:56
دیدار اونی که به جای همه عشقی که بهش دادی یه قلب زخمی برات یادگار بذار ه و تو نگاهش کنی و باز مثل روزه اول دلت بلرزه و حس کنی هنوزم دوستش داری ...
-
گذشت زمان...
28 شهریور 1389 09:53
گذشت زمان برای آنان که در انتظارند بسیار کند برای آنان که می هراسند بسیار تند برای کسانی که زانوی غم به بغل می گیرند بسیار طولانی و برای کسانی که سرخوشندبسیار کوتاه است اما برای کسانی که عشق می ورزند آغاز و پایانی نیست و زمان تا ابدیت ادامه دارد . ( ویلیام شکسپیر)
-
به یاد کسی که روزی همنفسم شد
28 شهریور 1389 09:52
هر کسی هم نفسم شد دست آخر قفسم شد. من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد. اون که عاشقانه خندید خنده های منو دزد ید زیر چشم مهربونی خواب یک توطئه میدید
-
س.گ.ل.ل
16 شهریور 1389 14:02
خوشبخت کسانی که عقلشان پاره سنگ میبرد. چون ملکوت آسمان مال انهاست انجیل ماتئوس5 _ 3 آسمان که معلوم نیست ، ولی روی زمینش حتما مال آنهاست دو هزار سال بعد اخلاق ، عادات ، احساسات و همة وضع زندگی بشر به کلی تغییر کرده بود . آنچه را عقاید و مذاهب مختلف در دو هزار سال پیش به مردم وعده می داد ، علوم به صورت عملی در آورده بود...
-
........
16 شهریور 1389 13:44
صدای خش خش برگای خزونی توی گوشم ناله می کرد آسمون بغضشو توی پرده ابرای سیاهش پاره می کرد رعد و برق نگاه شهر و با صداش خوابزده میکرد زمین از این همه سنگینی بار بر روی شونه ش گله می کرد همچنان پای پیاده فارغ از صدای خشم آسمونی بی خیال از ناله ها و گله های برگای زرد خزونی جاده های بی کسی رو گم می کردم آروم آروم تن غربت...
-
بزن زیر گریه
8 شهریور 1389 18:17
نذار امشبم با یه بغض سر بشه بزن زیر گریه چشات تر بشه بذار چشمات و خیلی آروم رو هم بزن زیر گریه سبک شی یکم یه امشب غرور و بذارش کنار اگه ابری هستی با لذت ببار هنوزم اگه عاشقش هستی که نریز غصه ها تو تو قلبت دیگه غرورت نذار دیگه خستت کنه اگه نیست باید دل شکستت کنه نمی تونی پنهون کنی داغونی نمی تونی یادش نباشی به این...
-
سکوت
8 شهریور 1389 09:30
روزای سخت نبودن با تو خلا امیدو تجربه کردم داغ دلم که بی تو تازه میشد همنفسم شد سایه ی سردم تو رو میدیدم از اونوره ابرا که میخوای سر سری از من رد شی آسمونو بی تو خط خطی کردم چجوری میتونی انقده بد شی سکوته قلبتو بشکنو برگرد نذار این فاصله بیشتر از این شه نمیخوام مثل گذشته که رفتی دوباره آخره قصه همین شه روزای سخت نبودن...