این یکی از شعر های دوران کودکی من هست زمانی که ۵ یا ۶ ساله بودم
این شعر رو حفظ کردم و هنوز هم به خاطرم مونده
کاش بابا بودم
قد بلند و باریک
تا نمی ترسیدم
از اتاق تاریک
چای را می خوردم
با دو نان سنگک
وقت بیرون رفتن
می زدم من عینک
کاش در جیبم بود
پول خرج خانه
می زدم صبح و شب
موی خود را شانه
هر چه مادر می خواست
می خریدم تنها
دستهایم پر بود
مثل دست بابا
(مصطفی رحماندوست)
عالی بود
سپاس از لطف بی اندازه شما