به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

اتاق یخ زده

یه بوم خالی و سفید
توی اتاق یخ زده
جلوش یه مشت رنگ سیاه 
با یکی که حالش بده

دراز شدم کف اتاق
پنجره ها تا ته بازن
تو دنیایی که من توشم
خرسا به موشا می بازن

میرم سراغ بوم و رنگ
شروع میشه دوباره جنگ
من‏ و قلمو باهمیم
میون این اتاق تنگ

اول صداتو می کشم
بعد میرسم به خندهات
حقه‏‏ هاتم رو می کنم
بعد وا می مونم تو نگات

دوتا نگاه خمار و خواب
یکم غرور، یه ذره منگ
نه نمیشه، در نمیاد
یه جاش بدجور می زنه لنگ

یه بوم خالی و سفید
توی اتاق یخ زده
جلوش یه مشت رنگ سیاه 
با یکی که حالش بده

یه سطل رنگ از تو حیاط
ورمیدارم میام بالا
همشو میریزم رو بوم
آها... همین ِ...شد حالا

دیگه تموم کار من
میزنم بیرون از خونه
حالا دیگه یه رهگذر 
حالش بده، شعر می خونه

هنوزم میگم ابر ی بودن بهتره

آخر راه اومدن با روزگار گره کوریه که بخت منه
که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگی سخت منه
شاید این زخمی که تو خوردم و از حرارتش زبونه میکشم
یا تموم بی کسی هامو همش فقط از دست زمونه میکشم

بگو بازم هوامو داریو مثل همه منو تنها نمیزاری

بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری
بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری
بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه

بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری

بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری
بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه

من که پشتم به خودت گرمه و باز هرچه این راهو میام نمیرسم
نکنه دستمو ول کردی  برم که به هرچی که میخوام نمیرسم
شایدم من اشتباهی اومدم که در بسته رو وا نمیکنی
من به این سادگی دل نمیکنم از تو که منو رها نمیکنی

بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری

بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری
بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه

بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری

بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری
بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه

دیگه تموم شد

خیلی سعی کردم که به عنوان همسر به مردی که دوست نداشتم نگاه کنم ولی نتونستم تحملش کنم 

حالا دوباره آزادم

آزاد و رها از همه تشویش هایی که به خاطرش داشتم 

نمیدونم چی شد که همه چیز درست قبل از نامزدی به هم خورد  اما میدونم که خیلی خوشحالم که دیگه نمیبینمش و مجبور نیستم با اون حرف بزنم 

تا وقتی که باید با عقل تصمیم گرفت

حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم

مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم

بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم

بذار عاشقت بمونم

قلب من می گه که هستی اما چشمام می گه نیستی

خیلی سخته باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی

بگو که هنوز چشاتو رو به عشق من نبستی

چشم من می گه تو رفتی اما قلبم می گه هستی

مگه میشه تو نباشی تو مثه نفس می مونی

دستای گرمتو کاشکی تو به دستم برسونی

دستم بی تو بی پناه ِ می میرم وقتی نیستی

مگه میشه باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی

حالا که همش خیاله بذار دستاتو بگیرم

بذار تو فرض محالم با تو باشم تا بمیرم

بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم

حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم

مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم

بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم

بذار عاشقت بمونم