به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

به آسمان بگو...

گاهی ابری بودن بهتر از پر ستاره بودن است

....

فرصتی نمانده است
بیا همدیگر را بغل کنیم 
فردا
یا من تو را میکشم
یا تو چاقو را در اب خواهی شست

همین چند سطر
دنیا به همین چند سطر رسیده است

به اینکه انسان 
کوچک بماند بهتر است
به دنیا نیاید بهتر است
اصلا
این فیلم را به عقب برگردان
انقدر که پالتوی پوست پشت ویترین
پلنگی شود
که میدود در دشت های دور
انقدر که عصا ها 
پیاده به جنگل برگردند
و پرندگان
دوباره بر زمین ...
زمین....
نه 

به عقب تر برگرد
بگذار خدا
دوباره دست هایش را بشوید
در اینه بنگرد

شاید تصمیم دیگری گرفت

...

باد بی وطن....

برگ بی کفن....

شاخه در نبرد تن به تن....

دوستان خوبم سلام 

برای چند وقت نمیتونم به دیدنتون بیام و پست جدیدی بنویسم  

بچه هایی که بیشتر منو میشناسید میدونید که در گیر درس خوندنم 

سعی میکنم هر هفته کامنت هاتون رو چک کنم و پاسخ بدم 

 مراقب خودتون باشین 

خیلی دوستتون دارم

-------------------------------------------------------------

 برای یه مدت که نمیدونم چقدر باشه خدا نگهدارتون

غم مخور عزیز دل شکسته

------------------------------------------------------------

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت 

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

غم دیدی؟


تا حالا تو زندگیت غم دیدی؟

بی وفاتر از خودت هم دیدی؟

تا حالا شده دلت خون باشه

یا چشات همیشه گریون باشه

اونی که شب تا سحر با یادش

زندگی می کنی و بیداری

تا حالا شده بگه با طعنه

می شه دست از سر من برداری؟


خوش به حال اون کسی که تو دلت جا داره

خوش به حال اون کسی که تو براش میمیری

من حسود نیستم ولی گاهی حسودی می کنم

به کسی که دستاشو با جون و دل می گیری

 (میدونم که  عشقتو یه روز ازم  میگیری)

تا حالا تو زندگیت غم دیدی؟

بی وفاتر از خودت هم دیدی؟

...

مثه قایقی خسته تو دریا

 مثه دیدن تو توی رویا

مثه تیک تیک خسته ساعت

مثه قصه تلخ صداقت

مثه شب

مثه گل توی گلدون

مثه تصویر ماه توی بارون

مثه گریه تلخ دیوونه

دیگه چیزی ازم نمیمونه

مثه لحظه بارونو پاییز

مثه چشمای خسته لبریز

مثه اشکای ریخته رو گونه

دیگه چیزی ازم نمیمونه

مثه بارونو ابربهاره

مثه لحظه خواب ستاره

تورو دوست دارم...

مثه خاطره های پریده

دو نگاه بهم نرسیده

مثه شاعرو عشقو رفاقت

مثه حس غریب نجابت

مثه پرسه و گریه و خوندن

همه خاطره هاتو سوزوندن

مثه اشکای خوابه شبونه

دیگه چیزی ازم نمیمونه

مثه لحظه بارونو پاییز

مثه چشمای خسته لبریز

مثه اشکای ریخته رو گونه

دیگه چیزی ازم نمیمونه

مثه بارونو ابربهاره

مثه لحظه خواب ستاره

تورو دوست دارم ...

تورو دوست دارم لبالب ...